سال های میلادی 1972

رضا یک نوازنده فقیر است که در خیابان ها سرگردان است. یک شب بچه ای پیدا می کند و با همه سختی ها تصمیم می گیرد او را بزرگ کند. اما وقتی پدر واقعی پسر متوجه می شود که فرزندش زنده است تصمیم می گیرد او را پس بگیرد.

یک خیال‌پرداز برادر رادیویی خود را متقاعد می‌کند تا به یکی از طرح‌های ثروتمند شدن سریع او کمک کند.

وقتی یک حسابدار بریتانیایی با یک آمریکایی ازدواج می‌کند، مرد سعی می‌کند زن را تغییر دهد. همسر ساعات کاری معمولی ندارد، بنابراین به او مشکوک می‌شود و یک کارآگاه استخدام می‌کند.

یک خانواده طبقه متوسط ​​ناکارآمد به دلیل نفوذ خدمتکار چند با استعداد جدید خانواده خود متحول می شود، اما ممکن است او بیش از حد خوب باشد که واقعیت داشته باشد.

عده ای جاهل، به سرکردگی مصطفی گاوی (محمدعلی زرندی) به قهوه‌خانه‌ای می‌روند و چشم‌های عکس اکبرخان (یدالله شیراندامی) پهلوان محل را، که به دیوار قهوه‌خانه نصب است، با چاقو درمی‌آورند. آنها به قهوه چی می‌گویند اگر اکبرخان چشم‌هایش را می‌خواهد باید به تهران بیاید. اکبر به تهران می‌رود و با علی (مرتضی عقیلی) آشنا می‌شود که ادعا می‌کند قادر است راه و رسم لوطی گری را به او بیاموزد. علی که قصد سرکیسه کردن اکبر را دارد عاقبت تصمیم می‌گیرد با او رو راست باشد. خواهر علی (پوری بنائی) به اکبر علاقه نشان می‌دهد، اما علی رقاصه ای به نام شهین (فرنگیس فروهر) را با اکبر آشنا می‌کند. اکبر ابتدا با چند تا از آدم‌های مصطفی گاوی روبرو می‌شود و پس از زد و خورد با آنها رو در روی مصطفی گاوی قرار می‌گیرد و پشت او را به خاک می‌مالد. پس از آن اکبر همراه خواهر علی به زادگاهش بازمی‌گردد.

فیلم زندگینامه مجسمه ساز فرانسوی هانری گائودیه برزکا.

هنگامی که ویشنو، یک قاضی مشهور، به اشتباه آنیل را که قاتل دانراج است، فرض می‌کنند، تصمیم می‌گیرد به شهر زادگاه آنیل سفر کند و راز پشت آن را کشف کند.

این نمونه بارز تسلط چانگ چه کارگردان/نویسنده، درست پس از جنگ کره اتفاق می‌افتد، زیرا یک استاد کونگ فو، مربی رزمی، متخصص مواد منفجره و متخصص موشک، قهرمانانه چهار سوار کتاب مکاشفه علیه قتل، فساد، حسادت را نشان می‌دهد. و حرص و آز

آکاش مرد جوانی صادق و تحصیل کرده است که در شرکت شهرداری بمبئی به عنوان منشی استخدام شده است. او با برادر به همان اندازه صادقش، خواهر شوهرش، خواهرزاده اش، شاردا، و برادرزاده اش زندگی می کند. به دلیل صداقت آکاش، او در برابر مافوق فاسد خود مسئول می شود. یک روز از کار او ایراد می گیرند و او را برکنار می کنند. هنگامی که آکاش سعی می کند خود را به طور قانونی اثبات کند، او با ...

راجان یک روستایی است، با کاویتا، دختر کارفرمای ثروتمند خود ازدواج می کند که ازدواج او به دلیل شرایط پیش بینی نشده متوقف می شود. از طرف دیگر کاویتا نمی تواند راجان را تحمل کند و با نامزد سابقش ارتباط برقرار می کند.