مووی کا

داستان یک دانشجوی تنبل در بمبئی که مطلقاً هیچ کاری انجام نمی دهد، با تغییر وقایع، سید به پتانسیل خود در این دنیا پی می برد و در زندگی پرشتاب بمبئی موفق خواهد شد.

در یک شهر فاسد، یک گانگستر کوچک و همسر یک دلال قابلمه، خود را در یک فرار از عشق، پول، مواد مخدر و خطر می بینند.

بارفروش لوطی​‌مسلکی به نام داش حسن، دختری به نام فاطی را که قصد خودکشی دارد، نجات می​‌دهد و او را به خانه‌​ی خودشان می​‌برد. یکی از دوستان داش حسن (محمد تقی)، در آستانه​‌ی سفر حج، دختر و همسرش را به او می​‌سپارد. خسرو پسرخاله​‌ی محمدتقی به این دختر نظر دارد. داش حسن بر اثر توطئه‌​ی خسرو به زندان می​‌افتد، اما خیلی زود آزاد می​‌شود. خسرو در حادثه​‌ای می​‌میرد. اما حسن (که متهم به قتل خسرو شده) تبرئه می​‌شود و پس از آن می​‌فهمد که فاطی نیز فریب​‌خورده​‌ی خسرو است و از او بادار است. او فاطی را می​‌بخشد و با او ازدواج می‌​کند

یک مادر مطلقه سه فرزند خانواده شادی را اداره می کند - تا زمانی که شوهر سابقش دوست دختر جدید خود را که حرفه ای است به تصویر می کشد.

زندگی آهنگساز گوستاو مالر، در یک سری فلش بک در حالی که او و همسرش در مورد ازدواج ناموفق خود در طول سفر با قطار صحبت می کنند، روایت می شود.

مادری از رفتار هول آور غلام می میرد، و رضا، که قاچاقچی است، با دختر او شهلا ازدواج می کند. رضا به شهر دیگر می رود؛ اما به جهت بزه کاری به حبس می افتد. شهلا، که دختری به نام زهره به دنیا آورده ، از مزاحمت های غلام در امان نیست ، و ناچار محل سکونت خود را ترک می کند. رضا، پس از چهارسال ، از زندان آزاد می شودو زن و فرزندش را نمی یابد. شهلا سر راه تاجری به نام شیرازی قرار می گیردکه پس از مدتی از او خواستگاری می کند، رضا عکس همسرش را تکثیر می کند و به کمک دوستش ماشاالله در اختیار رانندگان تاکسی قرار می دهد. غلام و رضا، هم زمان، شهلا را می یابند. اما وقتی همسر و فرزندش را در کنار محمد شیرازی سلامت و خشنود می یابد آن ها را ترک می کند. رضا با غلام، که مزاحم زندگی همسرش است ، در می افتد و او را به

خوابگرد سیتا رایچند (وحیده رحمان) در حالی که در مسیر راه آهن راه می رفت توسط رام (مانوج کومار) نجات می یابد. اندکی پس از آن گوروجی (دیوید) و آقای رایچند (بالراج صحنی) با پیشنهاد ازدواج به مادر رام (لالیتا پاوار) نزدیک می شوند. پیدا کردن خواستگاری مناسب، هم رام و هم مادرش موافقت می کنند و در نتیجه رام و سیتا با هم ازدواج می کنند. پس از ازدواج، سیتا نمایش ..

مرد جوانی با اسرار نهفته در شمشیر بهشتی و صابر اژدها آشنا می شود تا رئیس دنیای کونگ فو شود، در حالی که کیش زرتشتی چینی را متحد می کند و در نهایت سلسله مغولستان را سرنگون می کند.

مرد جوانی با اسرار نهفته در شمشیر بهشتی و صابر اژدها آشنا می شود تا رئیس دنیای کونگ فو شود، در حالی که کیش زرتشتی چینی را متحد می کند و در نهایت سلسله مغولستان را سرنگون می کند.

یک نوازنده بی پول ناخواسته مجبور می شود مکان هایی را با یک تاجر/دزد الماس شبیه به هم مبادله کند که باعث کمدی اشتباهات همه درگیر می شود.