هنرمند آرشیو فیلم های نیلوفر

بر اثر زلزلهٔ مهیبی شهری از بین می‌رود. پدری دو پسرش را ظاهراً از دست می‌دهد. سالها بعد یکی از آن‌ها وکیل دعاوی و دیگری دزد می‌شود. پدر که کارش وکالت است همه جا در جستجوی پسرش است. مرد شیادی خود را به عنوان پسر او معرفی می‌کند و یکبار که دزد قصد سرقت خانهٔ پدر را دارد با پسر قلابی رو برو شده، مبارزه‌ای درمی‌گیرد و پسر قلابی به قتل می‌رسد. در دادگاه پدر علیه پسرش وارد محاکمه می‌شود. برادر وکیل (پسر دیگر) که از واقعیت روابط آگاه شده، با دفاعش سبب رهایی او می‌شود و در پایان هرسه در کنار هم زندگی تازه‌ای را شروع می‌کنند.

«رضا» جوان دست و پاچلفتی، شیفته «رؤیا» است…

«شیرین» قرار است با «خسرو» ازدواج کند اما «فرهاد» او را می‌بیند و شیفته اش می‌شود. خسرو برای اینکه فرهاد را از شیرین دور کند، شرط ازدواج با او را جاری کردن آب از کوه سنگی می‌گذارد و فرهاد چنین می‌کند اما خسرو حاضر نیست به شرطش عمل کند. فرهاد با شیرین می‌گریزد و از بالای همان کوه خود را پرت کرده و در کنار هم می‌میرند.

دو خواهر از یک خانواده اشرافی عاشق پسر راننده خود هستند. سرانجام خواهر کوچک عقب نشینی کرد تا پیرترین خواهر با او ازدواج کند.

ماهیگیر جوانی با همسرش زندگی آرامی دارد تا اینکه یک گروه فیلمبردار به آبادیش می روند. بین گروه، زنی فرنگی هست که شیفته ی ماهیگیر میشود ...